آیواک – گزارش از تبعید: علی شیخعلیچالشتری
شاعر، ترانه سرا، منتقد، دراماتورژ و کارگردان متولد ۱۹۸۴/۶/۱۳ اهواز که از سال ۲۰۱۵ ساکن شهر بن آلمان هستم ؛ فعالیت هنری خود را بهصورت حرفهای از سال ۱۹۹۷ در خانهی هنر اهواز «دوشنبه عصر» شروع کردم. با توجه به اینکه در راه قلم و آزادی بیان از سوی جمهوری اسلامی سالها از هرگونه فعالیت آزادانهی ادبی و هنری منع شده بودم، توان زندگی در ایران را نداشتم، در حالیکه همیشه نسبت به نظام حاکم معترض بودم و از بازداشتیها، زندانیها، دانشجویان اخراجی و ستارهدار از زمان وبلاگ تا اینستاگرام حمایت میکردم. به درخواست دوستان در بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ در حوزهی تئاتر، موفق به دریافت لقب دراماتوژ شدم و در سال ۲۰۱۲ افتخار نقد دکتر رضا براهنی منتقد برجستهی ایران مقیم کانادا که زبانزد همهی ادیبان جهان بود را بر روی شعرم «پلکها معصومند» داشتم.
در یک دورهی فیلم ۱۰۰ ثانیه در سال ۲۰۱۳ بهعنوان کارگردان فیلم فرستادم که موفق به عبور از فیلترهای سانسور جمهوری اسلامی نشد. در سال ۲۰۱۴ مجموعهشعر «من به قتل خودم فکر میکند» را در سایت ادبی نورهان، ویژهی ادبیات امروز ایران منتشر کردم، علاوه بر این، تمام این سالها با روزنامهها و سایتهای ادبی در فیسبوک به عنوان منتقد یا با چاپ مقاله و مصاحبه همکاری کردم. در سال ۲۰۱۵، بهصورت پیوست به خانواده وارد آلمان شده و تا همین چند روز پیش در saubway مشغول کار بودم که اخراج شدم و حالا ممکن است اقامتام در آلمان را از دست بدهم. از آنجایی که تا به امروز، خود و خانوادهام بارها مورد تهدید مزدوران و عوامل جمهوری اسلامی قرار گرفتهایم و هرگونه سفر یا استرداد به ایران ممکن است برای من بسیار هزینهبر و خطرساز باشد، هرگز نمیتوانم به ایران بازگردم تا آنجا که حتا برای درگذشت پدرم نیز نتوانستم به ایران سفر کنم و با عزیزترین افراد خانوادهام برای آخرین بار وداع کرده و با احترام ایشان را خاکسپاری کنم. من در تبعید هستم و این تنها امنیتیست که برای خودم بهعنوان یکی از اهالی فرهنگ و ادبیات در مواجه با خطر همیشگی جمهوری اسلامی میتوانستم انتخاب کنم. و امروز پس از نُه سال دوری و البته خوکردن با فرهنگ و زبان و جامعهی آلمانی، بهخاطر همهی آن چیزی که بعد از دیپورت ممکن است اتفاق بیفتد، جان من در معرض خطرست.