اعتصاب غذای خشکِ خارج از زندان فعالان دانشجویی برای مطالبهگریِ فراتر از خواستههای دانشجویی، یکی دیگر از پدیدههای برآمده پس از «انقلاب ژیناست». حال، یکی از دانشجویان دانشگاه هنر تهران دست به همین اقدام زدهاند و تا تاریخ نگارش این گزارش، ۱۵ اسفند، هفده روز از اعتصاب غذای کمال صالحزاده، دانشجوی کُردتبار این دانشگاه، میگذرد. اعتصاب غذای خشکِ فعالان دانشجوییای چون احمد رئیسی و منوچهر محمدی و دانشجویان دیگر بهعنوان مبارزهای مدنی و یک روش مطالبهگری خشونتپرهیز در ایران سابقهی تاریخی طولانیای دارد، اما اغلب این اعتصابغذاها در زندان صورت گرفته و معمولاً در راستای مطالبهی صنفی و فردی بودهست.
در اخیرترین نمونهی تکاندهنده، دکتر فرهاد میثمی در جریان اعتراضات جاری ایران، در ادامهی اعتصاب غذای خود در زندان، که تصاویر پیکر بهشدت تحلیلرفتهی او بر ذهن و ضمیر رسانهها و آگاهی جمعی حک شدهست، از اعتصاب غذای طولانیمدت خود باعنوان «مأموریت غیرممکن» یاد کرد، و در نامهای که بهنوشتهی او در تاریخ ۱۳ بهمن سال جاری در رسانهها منتشر شد، چنین نوشت: «دو دورهای که حاکمان در هر سه عرصهی امنیت جسم و جان، سفره و معیشت، و شأن و کرامت، چیزی جز زجر و رنجِ هرروزه و هرلحظه در بساط مردمان این سرزمین باقی نگذاشتهاند، بهسهم کوچک خود تلاشی را آغاز کردم تا بتوان در شرایطی، این زهرِ دمافزون را با کوشش جمعی به پادزهری بدل کرد»؛ او در همین نامه، سه خواسته یا مطالبهی اصلی خود را چنین معرفی میکند: «…همچنان بر سر خواستههای سهگانهام (توقف اعدام معترضان، آزادی شش زندانی سیاسی-مدنی و توقف آزارهای اجبار حجاب) بر سر همان مأموریت غیرممکن خواهم ایستاد. باشد تا بعدترها به کوششی جمعی، ممکن شود»؛ بنابراین، با درگرفتن چنین مثالهایی میتوان صحبت از مطالبهگری دیگرگونهای کرد غیرشخصی و در جهت منافع دیگر افراد یا جامعه، همان کنشی که اخیراً کمال صالحزاده، دانشجوی کارشناسی ارشد رشتهی سینما دانشگاه هنر، دومین نفریست که به این مبارزهی «قدرت بیقدرتان» پیوستهست.
او اهل کردستان است و سازندهی فیلم کوتاه «اگر داستان نباشد»، فیلمی بسیار تأثیرگذار دربارهی حملهی شیمیایی دولت عراق به مناطق کردنشین در سال ۱۹۸۸ میلادی و اقدامات نسلکشانهی صدام حسین علیه کردهای عراق که تاکنون چند جایزهی دانشجویی را هم کسب کردهست. کمال صالحزاده که همیشه از فعالان دانشجویی و به مبارزهی خشونتپرهیز معتقد بودهست، در جنبش «زن، زندگی، آزادی» نیز بهعنوان معترض حضوری فعال داشته، پس از سرکوب اعتراضات دانشجویی و تعلیق برخی اساتید و دانشجویان فعال و اخراج و انتصاب جدید رؤسای دانشکدههای دانشگاه هنر و نهایتاً وضع قوانین انضباطی سختگیرانه توسط محمدرضا حسنایی رئیس دانشگاه هنر، اقدام به اعتصاب غذای اعتراضی کرد. او اکنون حدود ۱۷ روزست که در اعتصاب غذای خشک بهسر می برد و با ارسال متنی به رسانه مستقل دانشگاه هنر اعلام کرده که هدفش از این اعتصاب غذا، رسیدن به همان حقوق طبیعی و اولیهی پایمالشدهایست که چندماه برایش کف خیابان بودهاند و به خاطرش از داخل و از خارج آنها را اغتشاشگر و آشوبگر و تروریست و تجزیهطلب دانستهاند. این دانشجوی مبارز، که اعتصاب غذای خود را به مدت ۱۰ روز تنها با دو حبه قند و خوردن کمی نان خشک ادامه داده بود از روز دهم، از خوردن همین مواد اندک غذایی خشک هم امتناع کرد و فقط به خوردن روزی یک لیوان آب اکتفا کردهست و همچنان بر خواستههای خود اصرار دارد؛ او روز جمعه ۱۲ اسفند، در پانزدهمین روز اعتصاب غذای خود بیهوش شد و با سرمدرمانی دوباره به حالت طبیعی برگشت و همچنان به اعتصاب کامل غذای خود با ارادهای پابرجا ادامه میدهد.
شش مطالبهی اجتماعی و سیاسی که کمال صالحزاده، با درنظرگرفتن مصالح عمومی جامعه، بهصورت مشخص و مجزا در متن خود مطرح کرده، عبارتند از:
۱. حقوق برابر همهی شهروندان و لغو تمامی قوانین ستمگرانه و تبعیضآمیز علیه زنها و جامعهی رنگینکمانی
۲.حق انتخاب پوشش برای همهی شهروندان و بهویژه زنها
۳. آموزش چندزبانه و منعطف به زبان مادری، به زبان مشترک (فارسی)، به زبان بینالملل (انگلیسی)
۴. پایاندادن به اشغال فرهنگی کشور و بهویژه اشغال فرهنگی چندلایهی پیرامون
۵. لغو کامل حکم اعدام
۶. آزادی همهی زندانیان سیاسی؛ چه زندانیان خیزش «ژینا»، چه قبل آن.
و در پایان، خطاب به محمدرضا حسنایی رئیس دانشگاه هنر به عنوان دانشجو، مطالبهی صنفی خود را، بازگشت همهی اساتید، دانشجوهای توبیخشده، تعلیقشده، اخراجشده، ممنوعالورود و هر نوع محرومیت دیگهای که شامل آنها شده، بدون هیچ قیدوشرطی و با احترام به دانشگاه دانسته یا، در غیر این صورت، رئیس دانشگاه استعفاء بدهد.
به گزارش رسانهی مستقل دانشگاه هنر، این درحالیست که در روزهای گذشته، در پی اعتصاب غذای کمال صالحزاده در اعتراض به سرکوبهای صورتگرفته و احکام ناعادلانهی صادرشده برای شماری از اساتید و دانشجویان، تعدادی از دانشجویان این دانشگاه، در اعلام همبستگی با این دانشجو، خواستار لغو احکام صادرشده یا استعفای ریاست دانشگاه، محمدرضا حسنایی، شدهاند. روز یکشنبه ۱۴ اسفند، دانشجویان دانشگاه هنر در نامهای خطاب به وزیر علوم، مطالباتی مشابه و نیز همبستگی خود را با دانشجوی یادشدهی اعتصابی اعلام کردند، کاری که پیشتر نیز، بارها و به اشکال مختلف صورت داده بودند، از دیوارنویسیهای اعتراضیِ گسترده در محیط دانشگاه گرفته، تا اعلام حمایت مشترک دانشجویان دانشکدههای مختلف این دانشگاه، یعنی دانشکدهی موسیقی، معماری و شهرسازی، هنرهای کاربردی، هنرهای تجسمی، علوم نظری و مطالعات عالی هنر، که همراهی خود را با خواستههای این دو اعلام کرده بودند، بااینهمه، تاکنون، هیچ نشانی از وجود گوشی شنوا در مجموعهی مدیریتی این دانشگاه سراغ گرفته نشدهست، حتا در حدّ یک واکنش نمایشیِ صرف به مطالبات جمعی دانشجویان. بههرحال، آنها در نامهی یادشده نوشتند: «باید صدامان را بلندتر کنیم، واضح و بیواسطه. این نامه شرحیست از اتفاقات گذشته و وضع اکنون، در حمایت از خواستههای کمال، خطاب به وزیر علوم. این آخرین هشدار ما خواهد بود که نگران جان دوستمان هستیم و با خواستههای او همراهیم».