بنا به گزارش شوراهای صنفی دانشجویان کشور، سارینا محمود صالحی، دانشجوی رشتهی انیمیشن دانشگاه فنی و حرفهای دخترانهی کرج، پس از خبر مسمومیت خوابگاه این دانشگاه، شامگاه پنجشنبه، ۱۱ اسفند، از سوی مأموران لباس شخصی «ربوده» شدهست.
طبق این گزارش، تاکنون از نهاد بازداشتکننده و وضعیت فعلی سارینا محمودصالحی اطلاع دقیقی در دست نیست. ادامهی بازداشت و فشار بر دانشجویان در حالیست که «شوراهای صنفی دانشجویان کشور» گزارش داده در هفتههای گذشته بسیاری از دانشگاهها محل گشتزنیهای متعدد نیروهای حراست بودهاند. بهنوشتهی این شورا، «این افراد به بهانههای مختلف دانشجویان را مورد بازخواست قرار میدهند و به نظر میرسد هدفی جز اعمال و نمایش قدرت ندارند». همچنین، در این گزارش آمدهست که در دانشگاه گیلان نیز نیروهای حراست در سالنهای مطالعه و کتابخانهها گشت میزنند و با «توهین و رفتار زننده» تذکر حجاب میدهند و کارت دانشجویان را ضبط میکنند. مسمومسازی دختران دانشآموز و دانشجو در روزهای گذشته به شکلی گسترده در شهرهای مختلف ایران اتفاق افتاده و روز گذشته، ۱۳ اسفند ۱۴۰۱، نیز دهها مدرسهی دخترانهی دیگر در شهرهای مختلف هدف حملات شیمیایی/بیولوژیک قرار گرفتند. در حالی سه هفته (برخی منابع آغاز این حملات را سه ماه پیش اعلام کردهاند) از مسمومیتهای سریالی دانشآموزان در شهرهای ایران میگذرد که مسئولان دولتی میگویند هنوز عامل یا عاملان آن و مواد شیمیایی مورد استفاده معلوم نشدهاند.
به گزارش شبکههای اجتماعی، دست کم چهلوپنج مدرسهی دخترانه تنها در شنبه ۱۳ اسفند ماه هدف این حملات شیمیایی قرار گرفتند. در این گزارشها، پس از انتشار فهرستی شامل ۴۵ مدرسهی دخترانه که امروز در ۲۵ شهر ایران مورد این حملات قرار گرفتهاند، اعلام کرده که «همچنان در رسانهها و شبکههای اجتماعی اسامی و تصاویر جدیدی از حملهی شیمیایی به مدارس دخترانه منتشر میشود». نشریهی «فراز دیلی» نیز گزارش داده که امروز ۴۰ دانشآموز هنرستان دخترانهی کتابچی در کاشان در اثر مسمومیت ناشی از این حملات به بیمارستان شهید بهشتی و تعدادی دیگر به بیمارستان نقوی این شهر منتقل شدند. دانشآموزان مسمومشده گزارش کردهاند که بویی شبیه بوی نارنگی گندیده استشمام کرده و سپس دچار علائمی چون تهوع و سرگیجه شدهاند. این نشریه همچنین از حمله به سه مدرسهی دخترانه در اسلامشهر خبر دادهست. این حملات نیز صبح روز یادشده، در ادامهی مسمومیتهای سریالی دانشآموزان رخ دادهست. این مدارس دخترانه شامل مدرسهی «کمیل» (مقطع دبستان)، مدرسهی «امابیها»(مقطع دبیرستان) و مدرسهی «خلیج فارس» (مقطع دبستان) در منقطهی اسلامشهر بوده. به گزارش «فراز دیلی»، دانشآموزان مسموم شده به بیمارستان امام رضای اسلامشهر منتقل شدهاند، اما مسئولان بیمارستان از ارائهی آمار مسمومیتهای امروز و تعداد دانشآموزان منتقلشده به این بیمارستان، به خبرنگار این ارگان خبری سر باز زدهاند. بنا بر اعلام دانشگاه علوم پزشکی قم، ۴۴ دانشآموز این شهر نیز امروز در اثر این مسمومیتهای سریالی در بیمارستان بستری شده و تحتمراقبت هستند. پیشتر برخی رسانههای فارسیزبان خارج از ایران از درگذشت یک دانشآموز قمی در اثر این مسمومیتها خبر داده بودند اما رسانههای حکومتی جمهوری اسلامی این خبر را تکذیب کرده و اعلام کردهاند که درگذشت آن دانشآموز در اثر عفونت کلیوی رخ داده. همچنین به گزارش روزنامهی «شرق»، تاکنون بیش از چندصد دانشآموز بهدلیل این مسمومیتهای سریالی دچار آسیب شدهاند که از علائم ثابت در بدحالی همهی آنها، علائمی مانند سردرد، سرگیجه، سستی بدن، ناتوانی در راهرفتن و بیحالیست که برخی والدین نیز از ادامهی عوارضی مثل سرگیجه و بیحالی دانشآموزان با گذشت چندین هفته از وقوع حادثه خبر میدهند. حتا در ماجرای مسمومیت دبیرستان احمدیه بروجرد، گفته بودند قسمتهایی از بدنشان در مدرسه فلج شدهست. یک پزشک در بیمارستان آیتالله بروجردی گفته بود: مسمومیت دانشآموزان از هرچه بوده، از استشمام گاز مونوکسیدکربن نبودهست. دو دانشآموز مدرسهی پانزده خرداد بروجرد گفته بودند شیئی شبیه یک بمب کوچک را دیدهاند که از بیرون مدرسه به حیاط پرتاب شده و مادهای که از آن بیرون میآمده، آنها را مسموم کردهست.
در شرایطی که طبق همان گزارش «شرق»، «مسمومیت دانشآموزان و دانشجویان با گاز ناشناخته وارد مرحلهی جدیدی شدهست» و بهرغم این شرایط اورژانسی که هیچ کم از یک حملهی شیمیایی تمامعیار و وسیعاً سازماندهیشده ندارد که قربانی اصلی آن آسیبپذیرترین بخش جامعه، یعنی دختران دانشآموز هستند، باز «مسئولان دولتی از هرگونه اظهارنظری دربارهی این موضوع خودداری میکنند و وزارت بهداشت و وزارت آموزشوپرورش، اطلاعرسانی را به جای دیگری واگذار کردهاند، خبرهای رسیده حکایت از وضعیت بحرانی در مراکز درمانی و اورژانس تهران دارد»؛ علاوه بر این، طبق همین گزارش، «پزشکان و پرستاران از ارائه هرگونه اطلاعاتی درباره مصدومان منتقلشده به بیمارستانشان هراس دارند. اغلب پرستاران تمایلی به صحبتکردن ندارند و پزشکان هم توضیحات کوتاهی دربارهی آنچه رخ داده، میدهند. آنها نگران پیامدهای این اطلاعرسانی و برخوردهای احتمالی از سوی مدیران بیمارستان هستند. هرچند بعضی میگویند، به آنها اعلام شده هیچ صحبتی نداشته باشند و اطلاعاتی ندهند؛ دستوراتی که گفته میشود از مقامات بالادستی و از خود وزارت بهداشت آمدهست. هیچیک از مسئولان این وزارتخانه هم حاضر به مصاحبه و ارائهی توضیح دربارهی آنچه اتفاق افتاده، نیستند. سخنگوی وزارت بهداشت پاسخ تلفن نمیدهد و مسئولان دیگر، مجوز مصاحبه دربارهی این موضوع را ندارند و ماجرا را به صحبتهای اخیر وزیر بهداشت دربارهی این موضوع ارجاع میدهند»؛ مسئله این است که ممنوعیت گسترده از اطلاعرسانی مقامات و کادرهای پزشکی، در کنار ربایش و برخورد امنیتی با کسانی مثل سیارینا محمودصالحی که خود قربانی این حملات شیمیایی شدهاند، و نیز اظهارنظرهای ضدّونقیض و چون همیشه غیرمسئولانهی مقامات در سطوح مختلف، بیشتر نشاندهندهی ارادهای امنیتی در خود نهاد حاکمیت برای تداومِ بدون مانع این حملات، زیر سایهی ابهام خبری و سرکوب و سانسورست.