آیواک – گزارش احضار و تشکیل پروندهی قضایی برای ضیا نبوی، هستی امیری و فرشته طوسی به خاطر اعتراض آنها به مسمومسازیهای سریالی دانشآموزان مدارس ایران. سه دانشجوی معترض به مسمومسازیهای سریالی دانشآموزان مدارس ایران و برخورد خشونتآمیز حراست با دانشجویان، در پی پروندهسازی حراست و بسیج دانشگاه علامه طباطبایی، به دادسرای امنیت احضار و تفهیم اتهام شدند.
بنا به گزارش اینستاگرامِ «دانشجویان متحد»، ضیا نبوی، هستی امیری و فرشته طوسی، سه دانشجوی معترض به این شرایط هستند که روز دوشنبه چهارم اردیبهشت، در دادسرای امنیت حاضر و به «تبلیغ علیه نظام» متهم شدند و بر همین اساس، برای آنها قرار کفالت صادر شد. در این گزارش، همچنین بر این امر که حراست دانشگاه علامهطباطبایی با همکاری بسیج این دانشگاه، فصلی جدید از سرکوب و پروندهسازی علیه دانشجویان این دانشگاه را آغاز کرده، تأکید شدهست
طی تجمعی که ۱۶ اسفندِ سال گذشته در دانشگاه علامهطباطبایی برگزار شد نیز مأموران حراست این دانشگاه، دانشجویان را ضربوشتم کرده بودند و بیش از سی دانشجو نیز بر همین اساس، به دانشگاه ممنوعالورود شده بودند و پروندههای انضباطی جدیدی براشان تشکیل شده بود. بسیج دانشگاه علامه طباطبایی نیز در همان زمان با انتشار بیانیهای، پرونده سازی برای این سه دانشجو را آغاز کرده بود و با ذکر نام، برای برخوردهای امنیتی آینده با آنها زمینهسازی کرده بود
در حالی که مسمومسازی سریالی دانشآموزان مدارس ایران ماههاست کمکاکان ادامه دارد و مقابل بعضی مدارس، گروههایی از والدین تلاش کردهاند که به نوبت، نقش نگهبان را برای حفاظت از فرزندانشان ایفا کنند، و تاکنون کوچکترین برخوردی نیز با عاملان و آمران این مسمومسازیها گزارش نشدهست، دانشجویان معترض به این وضعیت نیز در معرض چنین پروندهسازیهایی قرار میگیرند.
ضیا نبوی دوشنبه شب در استوری اینستاگرام خود در این باره نوشت: «امروز در شعبهی دوم بازپرسی اوین پروندهای برایمان باز شد. اتهام، تبلیغ علیه نظام بود و بهانهاش تجمع اعتراضی ۱۶ اسفند دانشجویان در اعتراض به مسمومیتهای سریالی دانشآموزان…اتهامات را نپذیرفتیم تأکید کردیم که شکایتی اگر هست، از سوی ماست و نسبت به خشونت بیسابقهی اعمالشده از سوی حراست دانشگاه نسبت به دانشجویان… بهراستی اینکه مسمومیتهای دانشآموزان همچنان ادامه دارد و هیچکدام از عاملان و آمران واقعی مورد بازخواست و برخورد قرار نگرفتند ولی دانشجویان معترض به این جنایت برای دادگاهیشدن آماده میشوند، اگر که چنین واقعیت دردناک و غمگینکنندهای نبود، میتوانست از فرط مضحکبودن، آدمی را از ته دل بخنداند…».