سیپده قلیان

آیواک – گزارش ویژه: سپیده قلیان

سپیده قلیان، فعال کارگری، نویسنده و روزنامه‌نگار آزادِ اهل خوزستان، چهارشنبه بیست و چهارم اسفند ۱۴۰۱، پس از تحمل چهار سال و هفت ماه حبس، از زندان اوین آزاد و مجدداً ساعاتی پس از آزادی، در در مسیر تهران-دزفول توسط نیروهای امنیتی از خانواده‌ی خود جدا، ربوده، و به زندان اوین منتقل شد. 

او با انتشار ویدیویی از لحظه‌ی آزادی خود در حساب‌های توییتر و اینستاگرامش، در حالی که در ویدیو، حجاب اجباری به سر ندارد و شعار «خامنه‌ای ضحاک، می‌کِشیمت زیر خاک» سر می‌دهد، خبر آزادی خود را اعلام کرد. خانم قلیان در توضیح ویدیو نوشته است: «بعد از چهار سال و هفت ماه از پرونده‌ی هفت‌تپه آزاد شدم. این‌‌بار به امید آزادی ایران اومدم بیرون! به امید آزادی خیلی زود عزیزانم سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی، زهرا زه‌‌تاب‌چی، بهاره هدایت، گلرخ ایرایی، ناهید تقوی و همه‌ی زندانیان سیاسی مخصوصا زنان زندانی. #ژن_ژیان_ئازادی».

سپیده قلیان در کتاب نخست‌اش، «تیلاپیا خونِ هورالعظیم را هورت می‌کشد» اشاره‌های فراوانی دارد به شیوه‌های شکنجه، تحقیر و تبعیض زنان و مردان جوان و نوجوان عرب اهوازی که گروگان گرفته شده بودند. او در این کتاب، به روایت زندگی و رنج‌های زندانیان زن عرب در زندان شیبان اهواز پرداخته‌ست. او در کتاب خود همچنین طرح چهره‌ی‌ ده تن از این زندانیان زن گم‌نام را در حالی منتشر کرد که هیچ اسمی از آن زنان و اتهام و احکام آن‌ها در رسانه‌ها نبود.

او سال گذشته نیز از این‌که نوشتن کتاب تازه‌ای درباره‌ی رنج زنان زندانی را در زندان اوین به پایان برده‌ست، خبر داده بود. بر اساس گزارشی که یکشنبه ۲۲ اسفند سال گذشته در وبسایت «ایران‌وایر» منتشر شد، سپیده قلیان در کتاب جدید خود سعی دارد با نگاهی متفاوت به بیان وضعیت زندانیان سیاسی زن در زندان‌های متفاوت ایران بپردازد و برای این کار از دانش و مهارت‌های شیرینی‌پزی خود بهره گرفته‌ست. کتاب جدید سپیده قلیان دو بخش دارد. او در بخش اول، با به‌کارگیری ساختاری داستانی به روایت زندگی و رنج‌های زندگی زنان متفاوت در زندان‌های ایران پرداخته‌ست. همچنین در انتهای این بخش، درباره‌ی دلیل به‌کارگیری ساختار داستانی برای کارش نوشته که «ماجراها واقعی هستند» و گاهی برای حفظ امنیت این زنان، اسامی، مکان‌ها و موقعیت‌ها «جابه‌جا شده» و به همین دلیل ساختاری سیال پیدا کرده‌ست. او با تأکید بر این‌که زنان همواره در معرض خطر «رسوایی» بوده‌اند، می‌نویسد «اسامی هیچ اهمیتی ندارند، چون ما همه یکی هستیم.» بخش دوم کتاب به نوشتن دستور پخت شیرینی و کیک‌های مختلف اختصاص دارد، هر یک از این رسپی‌ها در نسبت با یکی از زندانیان سیاسی زن نوشته و تنظیم شده‌ست. او دستور پخت‌های کتاب خود را تقدیم می‌کند به زنانی که «رسوایی همواره بیخ گوش‌شان بوده‌ست» و در ادامه به نام چند زن اشاره می‌کند. مکیه نیسی، زندانی زن عرب که سال گذشته در زندان شیبان اهواز جان خود را از دست داد، یکی از زنانی است که در قسمت‌های مختلفی از کتاب، به او و رنج‌های‌اش پرداخته شده‌ست.

سپیده قلیان ساخت مستندی به نام «پنگ» را نیز در کارنامه دارد که در بخش پایانی آن می‌گوید که آن را به تمام زندانیان زندان مرکزی بوشهر تقدیم کرده‌ست. جملاتی که پیش از شروع مستند، در ویدیوی آن می‌خوانیم بدین شرح است: «به تمامی دوربین‌های‌تان که نفرت‌‌برانگیزند؛ راویان دروغ و مسببان ویرانی. ماه اما همیشه پشت ابر نمی‌ماند و از میان خروارها دروغ و از درز دیوارهای بلندتان، حقیقت نشت می‌کند و دوربین، دوربین‌دار و راوی دروغ را در خود هضم می‌کند.»

در این مستند، خود قلیان حضور و اجرا داشته‌ست. توضیحات او که درباره‌ی این مستند، در وبسایت «اخبار روز» درج شده بدین شرح است: 

«پنگ تو را سلاخی کرده‌اند؟ دوربین، دوربینِ ثبت دروغ و انتشار آن بود! زندگی در جهنم و مقاومت در دل توحش. این‌جا زندان سپیدار، زندان مرکزی بوشهر، زندان قرچک ورامین، این‌جا زندان جمهوری اسلامی‌ست. این‌جا ماییم و تعرض و دوربین و اعترافات اجباری، فریب و دروغ نمایشی و صدبار کوبیدن دروغ سازماندهی‌شده بر سر ما و مردم. «زنم، زندانی‌ام، قنادم، کُردم، عربم، ترکم، لرم، گیلم، نامرئی هستم!» / دورافتاده‌ای از کاشانه. به کارگاه قنادی «پنگ» بیا. جنگ و مصیبت را رها کن و با ما فراموش‌شدگان کام‌ات را شیرین کن. «پنگ» در گویش بوشهری به معنی خوشه‌ی خرماست، مردمان جنوب همواره در طول تاریخ رنج‌های‌شان را به «خوشه‌های خرما» سپرده‌اند.»

 سپیده قلیان نخستین بار در شامگاه ۶ اسفند ۱۳۹۵ و زمانی که دانشجوی سال چهارم رشته‌ی دامپزشکی بود، در منزل پدری‌اش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. دلیل نخستین بازداشتِ او را منابع نزدیک به خانواده‌اش، «فعالیت در اینستاگرام» و «فعالیت مدنی» اعلام کرده بودند. او برای بار دوم، در تاریخ ۲۷ آبان ۱۳۹۷ به‌دلیل حمایت‌ها و حضورش در تجمع‌های اعتراضی کارگران هفت‌تپه، همراه شماری از کارگران معترض بازداشت شد. او را به همراه نمایندگان شرکت نیشکر هفت‌تپه، ابتدا به بازداشتگاهی در شهر شوش که شهر وقوع اعتراضات کارگران هفت‌تپه بود، منتقل کردند و سپس توسط مأموران امنیتی به زندان سپیدار اهواز انتقال یافت. برخی بستگان نزدیک سپیده قلیان، از ضرب و شتم او در حین بازجویی خبر داده بودند. در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۹۷، گزارش‌هایی  از آزادی سپیده قلیان منتشر شد. این آزادی پس از یک ماه بازداشت و با تودیع وثیقه‌ی ۵۰۰ میلیون تومانی اتفاق افتاده بود.

سپیده قلیان پس از آزادی از زندان، در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۹۷ شرحی از شکنجه‌هایی که در دوران زندان متحمل شده بود، در توییتر خود ارائه کرد. او اعلام کرد که خودش و اسماعیل بخشی، از فعالان کارگری هفت‌تپه، هر دو در دوران بازداشت تحت شکنجه‌های شدید قرار گرفته‌اند. او نوشت که حاضرست در دادگاه درباره‌ی شکنجه‌شدنِ خودش و اسماعیل بخشی شهادت دهد. او همچنین در توئیتی نوشت که مأموران اطلاعات گفته بودند که تنها در صورت قبول «اتهاماتی جنسی»، او را آزاد خواهند کرد. او در سلسله توئیت‌هایی اعلام کرد که مأموران برای اعتراف گرفتن از او، از شکنجه‌ی فیزیکی با ضربات کابل و شکنجه‌ی روحی با واردکردن اتهام جنسی، استفاده کرده بودند. او همچنین نوشت که در هنگام شکنجه، مأموران اسماعیل بخشی را مجبور کرده بودند تا به خودش دشنام دهد. اسماعیل بخشی نیز با تشریح شکنجه‌های دوران بازداشت خودش و سپیده قلیان، خواستار پاسخ‌گویی علنی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی شد. او از محمود علوی دعوت کرد که در مناظره‌‌ای تلویزیونی در این باره حضور پیدا کند. بخشی اعلام کرد که در دوران بازداشت، مأموران وزارت اطلاعات او و سپیده قلیان را «کتک می‌زدند» و «انواع و اقسام فحش‌های رکیک جنسی» را در مورد آنان به‌کار می‌بردند. او همچنین از «شنودشدن» مکالمات خانوادگی‌اش خبر داد. به گفته‌ی او، این شکنجه‌ها آن‌قدر شدید بوده که او حتی در روزهای پس از آزادی از زندان، دچار حملات عصبی می‌شده‌ست.

در تاریخ ۲۴ دی‌ماه ۱۳۹۷ عسل محمدی، عضو هیئت تحریریه‌ی نشریه‌ی «گام» نیز که پس از حمایت از اعتراضات کارگری سال ۱۳۹۷ خوزستان، بازداشت و پس از چند روز به قید وثیقه آزاد شده بود، اعلام کرد که از نزدیک شاهد شکنجه‌ی این دو فعال کارگری بوده‌ و حاضرست به نفع اظهارات این دو در دادگاه شهادت دهد. محمدی همچنین اظهار کرد که «شاهد ساعت‌های طولانی بازجویی» از سپیده قلیان بوده‌ست؛ بازجویی‌هایی که به گفته‌ی او، از ۱۰ صبح تا پاسی از نیمه‌شب ادامه داشت و تقریباً هر روز تکرار می‌شد. او در رابطه با این بازجویی‌ها گفت: «صدای فریادها و توهین‌های بازجویش را از اتاق کناری می‌شنیدم. من شاهد روزی بودم که چنان فشاری برای اعتراف دروغ بر او آوردند که پنجه بر چهره‌ی نازنین‌اش می‌کشید و آرزوی مرگ می‌کرد». شنبه ۲۹ دی‌ماه همان سال، گزارشی به‌نام «طراحی سوخته» از برنامه‌ی خبری «بیست‌وسی» سیمای جمهوری اسلامی پخش شد که به انتشار اوراق بازجویی تعدادی از بازداشت‌شدگان اعتراضات کارگری خوزستان و «اعترافات» آن‌ها علیه خودشان پرداخت. در این گزارش، با طرح اتهامات امنیتی علیه بازداشت‌شدگان، آن‌ها وابسته به گروه‌های کمونیستی و برانداز خارج از کشور خوانده شدند که سعی در ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری داشته‌اند. بسیاری از این زندانیان پس از آزادی، تأکید کردند که برای ضبط اعترافات‌شان جلوی دوربین، مورد شکنجه‌ی نیروهای امنیتی قرار گرفته‌ بودند.

چندی پیش‌از پخش این گزارش، سپیده قلیان در توییتر اعلام کرده بود که «روز آخر بازجو می‌گفت اگر بیرون بروی و دهان‌ات را باز کنی همین ادعاها و اعترافات اجباری تو و اسماعیل بخشی را در اخبار بیست‌وسی هم پخش خواهیم کرد و پودرتان خواهیم کرد.» او همچنین پس از پخش این گزارش، در توییتی نوشت: «من و اسماعیل بخشی که سهل است، پنج هزار کارگر هفت‌تپه را هم جلوی دوربین بنشانید و از آن‌ها به زور کابل و باتوم، اعتراف اجباری بگیرید، باز هم چیزی از اصل داستانِ این‌که شما ستمگر و فاسد هستید کم نخواهد کرد.» پخش این اعترافات اجباری، با واکنش‌های زیادی در شبکه‌های اجتماعی مواجه شد و سه‌شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۷ شماری از بازنشستگان فرهنگی و کشوری ایران، مقابل ساختمان وزارت کار و امور اجتماعی دست به برپایی تجمع اعتراضی زدند و در خلال آن، ضمن اعتراض به وضع معیشت و بیمه‌ی خودشان، علیه پخش مستند «طراحی سوخته» نیز شعارهایی سر دادند. شعار «شکنجه، مستند، دیگر اثر ندارد» و «توپ، تانک، مستند دیگر اثر ندارد» دو شعاری بودند که این معترضان در اعتراض به کتمان شکنجه‌ی اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و پخش اعترافات اجباری آنها از سیمای جمهوری اسلامی سردادند.

بعدتر، فدراسیون بین‌المللی کارگران حمل‌ونقل نیز نسبت به پخش مستند «طراحی سوخته» اعتراض کرد و خواستار آزادی کامل و فوری اسماعیل بخشی و سپیده قلیان شد. این سازمان کارگری در نامه‌ای خطاب به حسن روحانی، رییس‌جمهور وقتِ ایران، این گزارش را «اعترافاتی تحت شکنجه» خواند و نسبت به وضعیت کارگران در ایران ابراز نگرانی کرد و از مقامات ایرانی خواست تا «شکنجه» را متوقف کنند. در این نامه درباره‌ی پخش این مستند آمده ‌است:

 «اطلاعات معتبر نشان می‌دهد این اعترافات از طریق تهدید، ضرب و شتم و شکنجه گرفته شده‌ست. چنین مواردی که نقض حقوق ابتدایی انسانی‌ست، باید فوری پایان یابد.» – استیون کاتن، دبیرکل فدراسیون بین‌المللی کارگران حمل و نقل. جز این، در گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد حول وضعیت حقوق بشر در ایران نیز به نام او اشاره شده ‌ست. 

خود سپیده قلیان نیز با انتشار یادداشتی در صفحات شخصی خود در شبکه‌های اجتماعی، اعلام کرد که از آمنه‌سادات ذبیح‌پور، یکی از مجریان برنامه‌ی تلویزیونی «بیست‌وسی» شکایت رسمی کرده‌ست و نوشت: «در مراحل تولید طراحی سوخته، آمنه‌سادات ذبیح‌پور در اتاق بازجویی حضور داشت تا پس از ساعت‌ها شکنجه‌ی جسمی و روحی، متنی را که از قبل آماده کرده بود، برای خواندن در مقابل دوربین در اختیار ما قرار دهد». 

سپیده قلیان روز یک‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۷ یعنی یک روز پس از پخش گزارش اعترافات تلویزیونی‌اش از صدا و سیما، به همراه برادرش «مهدی قلیان» بازداشت شد. مأموران امنیتی به قصدِ بازداشت سپیده قلیان به منزل پدری او یورش برده بودند که با مقاومت برادرش مواجه می‌شوند. بنا به گزارش بی‌بی‌سی فارسی، «مأموران امنیتی با ضرب‌وشتم و بدون ارائه‌ی حکم، مهدی قلیان را به همراه خواهرش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.» بعدتر، پدر سپیده قلیان در گفت‌وگویی اعلام کرد: «ساعت ۷ صبح، ۱۲ مأمور مرد و دو مأمور زن با خشونت ریختند خانه، دندان‌های پسرم را شکستند، من و همسرم را کتک زدند، گفتند دخترت را هم می‌کشیم. خواهش می‌کنم نگذارید بچه‌های ما را بکشند.» در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۹۷، بی‌بی‌سی فارسی از «تحت‌فشاربودن و تهدیدشدن» خانواده‌ی سپیده قلیان از سوی نهادهای امنیتی، به دلیل گفت‌وگوهایی که درباره‌ی فرزندان‌شان انجام داده‌ بودند، خبر داد.

دوشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۷ جمعی از وکلا و حقوق‌دانان، با صدور نامه‌ای سرگشاده به جاوید رحمان، گزارش‌گر ویژه‌ی وقتِ سازمان ملل متحد در امور ایران، بازداشت اسماعیل بخشی و سپیده قلیان را محکوم کردند. این وکلای ایرانی که عمدتاً ساکن خارج از ایران بودند، بازداشت این دو را مغایر با مضامین قانونی خوانده و ضمن ابراز نگرانی نسبت به وضعیت این دو زندانی، نحوه‌ی بازداشت این دو را خلاف آیین دادرسی کیفری دانستند. به گزارش رادیو زمانه، در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۹۷، بیش از ۸۰۰ تن با امضای یک بیانیه‌ی مشترک، ضمن حمایت از اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و اعتراضات کارگران هفت تپه، خواستار آزادی این دو زندانی سیاسی شدند. همچنین گروهی از فعالان سیاسی چپ در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۹۷، با صدور و امضای بیانیه‌ای مشترک خواهان آزادی آن‌ها شدند. 

سازمان عفو بین‌الملل در ۹ بهمن ۱۳۹۷ با انتشار بیانیه‌ای نسبت به آن‌چه که «خطر فاحش ادامه‌ی شکنجه‌ی» اسماعیل بخشی و سپیده قلیان خواند، هشدار داد. این سازمان نیز از مقامات ایرانی خواست تا بی‌درنگ این دو زندانی سیاسی را آزاد و به اتهامات مربوط به شکنجه‌ی این دو رسیدگی کنند و شکنجه‌گران احتمالی را به دست قانون بسپارند. این سازمان خواستار حفاظت از اسماعیل بخشی و سپیده قلیان در برابر شکنجه شد و از همگان خواست تا برای آزادی این دو زندانی سیاسی به مقامات حکومت نامه و عریضه بنویسند. سپیده قلیان در مجموع به ۱۹ سال و شش ماه حبس محکوم شد. در خصوص اجتماع و «تبانی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی»، به هفت سال حبس، به‌خاطر «عضویت در گروه گام» به هفت سال حبس، به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به یک سال و شش ماه حبس و به اتهام نشر اکاذیب به دو سال و شش ماه حبس و همچنین به اتهام اخلال در نظم به یک سال و شش ماه حبس محکوم شد.

او به‌طور موقت و با تودیع وثیقه‌ی یک و نیم میلیارد تومانی در تاریخ ۴ آبان ۱۳۹۸ از زندان آزاد شد و محکومیت‌اش در دادگاه تجدیدنظر به ۵ سال حبس تعزیری کاهش یافت. روز سه‌شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹ خانم قلیان با انتشار یک ویدئو در صفحه‌ی توییتر خود، خبر داد که چون با نوشتن نامه‌ی عفو به رهبر جمهوری اسلامی موافقت نکرده‌‌ست، می‌خواهند او را به زندان قرچک منتقل کنند. سپیده قلیان بابت اتهام‌هایی که به‌خاطر حمایت و شرکت در اعتراضات کارگری ۱۳۹۷ هفت‌تپه، در مورد او مطرح شده بود، در تاریخ ۱ تیر ۱۳۹۹ جهت اجرای حکم، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. ‏او را در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۹۹ از زندان اوین به زندان بوشهر تبعید کردند. انتقال او از بند زنان زندان اوین، ساعت ۱۱ شب با دست‌بند و پابند صورت گرفته بود. او در ۱۹ مهر ۱۴۰۰ در حالی که در دوران مرخصی از زندان به سر می‌برد، با هجوم ۳۰ مأمور امنیتی به خانه‌‌ی خواهرش دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شد. سپس، در ۲۲ مهرماه همان سال، او را از اهواز به بوشهر و از آن‌جا به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل کردند.

سپیده قلیان در سال‌های زندان، بارها دست به اعتصاب غذا زده که آخرین آن‌ها، شهریورماه امسال و در اعتراض به عدم رسیدگی به درخواستش مبنی بر انتقال به زندانی در شهر محل زندگی پدر و مادرش بود. او در اثر این اعتصاب غذا، دچار «خونریزی روده» شد. او امسال در چهارمین سال از حبس خود، در نامه‌ای از زندان اوین نوشت که صدای پای رهایی و آزادی را از تمامی ایران می‌شنود و دیوارهای اوین نمی‌تواند جلوی رسیدن صدای «زن، زندگی، آزادی» از چهارگوشه‌ی‌ ایران را بگیرد. او در این نامه از مشاهدات خود از بازجویی یک نفر در بخش «فرهنگی» زندان اوین می‌گوید که در هوای بسیار سرد، با یک لباس نازک بازجویی شده‌ست. او در ادامه می‌گوید: «می‌توان حدس زد که در این مدت، عموم احکام زندان و اعدام، از دل همین بازجویی‌ها در آمده‌ست. از دل شکنجه‌گاه‌ها…» 

او در این نامه، از تجربه‌ی اعتراف اجباری خود در آذر۹۷ گفته و از تحقیر و توهین بازجوها، تفتیش بدنی توسط مردها و ترس دائم خود از تعرض و شکنجه نوشته‌ست. در همین نوشته او افشا می‌کند که آمنه‌سادات ذبیح‌پور، خبرنگار صداوسیما، با نام مستعار خانم «عسگری» در اخذ اعتراف اجباری از او در بازداشتگاه نقش اساسی داشته‌ست. به گزارش خبرگزاری هرانا، مهدی قلیان، برادر سپیده قلیان، اوایل آذرماه امسال اعلام کرد که خواهرش از شنبه ۲۸ آبان‌ماه ۱۴۰۱ ممنوع‌التماس شده‌ و مطلقاً تماسی با خانواده برقرار نکرده‌ست. پیگیری‌های حضوری پدر و مادر او باوجود فاصله‌ی زیاد محل سکونت آن‌ها تا تهران نیز راه به جایی نبرده‌ست.

او با انتشار تصویری از ابلاغیه‌ی دادگاه، از تشکیل پرونده‌ی جدید برای خواهرش با اتهامات «نشر اکاذیب»، :توهین به مقامات و مأموران» و «انتشار تهمت و افترا» خبر داد. در سال گذشته، گزارش‌هایی نیز مبنی‌بر ابتلای او به کرونا و وخامت وضعیت سلامتی‌اش منتشر شده بود. در این گزارش‌ها آمده بود که مسئولان زندان در اقدامی هماهنگ با نهادهای قضایی و امنیتی، نه تنها خانم قلیان را از حق دسترسی به رسیدگی‌های پزشکی محروم کرده‌اند، بلکه به اشکال مختلف از اعزام این زندانی سیاسی به مرخصی استعلاجی جلوگیری می‌کنند. سپیده قلیان، متولد ۱ مهر ۱۳۷۳ است و بی‌بی‌سی در سال ۲۰۲۲ او را به‌عنوان یکی از ۱۰۰ زن الهام‌بخش و اثرگذار در جهان معرفی کرده‌ست.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا
ارتباط با ما از طریق تلگرام