آیواک، گزارش پیگیری – آرش جوهری شاعر و فعال کارگری صبح ۱۵ مهر ۱۳۹۹، توسط ماموران اطلاعات سپاه در منزل شخصی اش در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او در زندان مورد اذیت و آزار و تهدید بسیار قرار گرفت.
به گزارش رسانههای فراگیر فارسیزبان، آرش جوهری در نامهای سرگشاده می گوید اطلاعات سپاه برای همسرش، شادی گیلک، که اخیراً از حرفهی پرستاری اخراج و برای اجرای حکم حبس یکساله راهی زندان شده، به منظور تحت فشار قراردادن او، پروندهی سیاسی درست کردهست. طبق همین گزارش، او در نامهای که روز چهارشنبه ۲۲ دی منتشر شد، آورده: «اطلاعات سپاه از روند پروندهی من به سناریوی همیشگی خودش، یعنی، پروندهسازی امنیتی برای فعالان مدنی و خانوادههای آنها علیه همسرم شادی، پروندهای جداگانه تشکیل داد تا اهرم فشاری باشد بر روی من». این فعال کارگری زندانی در ادامه گفت در زمان بازجویی، از سوی بازجویان مورد تهدید قرار گرفته که اگر زیر بار اعترافات اجباری نرود، برای همسرش پروندهی سیاسی تشکیل میدهند و از کار پرستاری اخراج خواهد شد. آرش جوهری در همین نامه، دادگاه رسیدگی به اتهامات خود را تشریفاتی خوانده و یادآور شده، بعدها قاضی به خانوادهاش گفته که «حکم دست من نبود». گفتنیست شادی گیلک، همسر آرش، جوهری با اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس محکوم و ۱۸ دیماه امسال برای گذراندن محکومیت خود راهی زندان اوین شد.
در گزارشی دیگر از همین رسانههای فراگیر، آرش جوهری پس از بازداشت در مهر ۹۹، با حکم شعبهی ۲۶ دادگاه انقلاب تهران در روز جمعه، ۲۶ دیماه همان سال، به ریاست قاضی ایمان افشاری به اتهام «ادارهکردن دستجات غیرقانونی با هدف برهمزدن امنیت کشور» به ده سال حبس تعزیری، «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به پنج سال حبس تعزیری، و بابت «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری (روی هم به ۱۶ سال زندان) محکوم شد. حکم او از بیرحمانهترین و سریعترین احکام سیاسی بود که در سال ۹۹ توسط قوهی قضائیهی ایران صادر شد. گفتنیست که ازاین حکم، ده سال آن قابلاجراست. او از زمان بازداشت تاکنون، به مدت دو سال و پنج ماه در زندان اوین و رجایی شهر بهسر بردهست. در دادگاه تجدیدنظر، این حکم به هفت سال و شش ماه حکمِ قابلاجرا به عنوان حکم نهایی تبدیل شد.
آرش جوهری از روز نخست تاکنون به مدت ۲۹ ماه است که بدون برخورداری از حق مرخصی در زندان بهسر میبرد. او بیش از دوماه با محرومبودن از حقِ داشتن وکیل در زندان انفرادی محبوس بود، طی این مدت، خانوادهی او از سرنوشت و محل نگهداری او بی خبر بودند و پس از آن، به بند هشت زندان اوین منتقل شد. در تاریخ ۲۳ مهر ۱۴۰۱، در جریان یورش به زندان اوین و آتشسوزی در زندان، درحالی که در اثر ضربات باتوم توسط زندانبان از ناحیهی سر مجروح شده بود، بدون مداوا به زندان رجاییشهر کرج منتقل شد و همچنان در سالن شماره ۳۰ در بند ۱۰، زندان رجاییشهر کرج محبوس است.
در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۰ مادر او در یک فایل تصویری که همزمان با سالروز تولد فرزندش منتشر کرده، اعلام کرد حدود دو ماه پیش، القاصی مهر، دادستان وقت تهران، با حضور در زندان اوین و ملاقات با برخی زندانیان سیاسی به آرش جوهری قول داده که با مرخصی او موافقت خواهد شد. به دنبال این وعده، مادر آرش هر هفته از مغان به تهران آمده و علیرغم پیگیری، پاسخی دریافت نمیکند و نهایتاً به او اعلام میشود با مرخصی فرزندش موافقت نشدهست. آرش درحال گذراندن دوران محکومیت خود، همچنان مورد اذیت و آزار در زندان است و بخشنامهی بهاصطلاح «عفو عمومی» نیز که در هفتههای گذشته منجر به آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی پیش از «قیام ژینا» و معترضان زندانیِ این قیام شد، شامل او نشدهست.
به گزارش کانون نویسندگان ایران در تاریخ ۲۷ مرداد امسال، نمایندهی دادیارِ ناظر بر زندانیان سیاسی آرش جوهری (بههمراه آرش گنجی که در همین فرآیند عفو عمومی از زندان آزاد میشود) را به شورای انضباطی زندان با حضور رییس زندان، رییس بند هشت و رابط قضایی در دفتر ریاست زندان اوین احضار کرد و در رابطه با اتهام انتسابی بابت انتشار فایل صوتی در مورد شرایط بند هشت اوین مورد بازجویی قرار داد. او (در کنار زندانی دیگر) به صراحت اعلام کرد که نه تنها در انتشار فایل صوتی نقشی نداشته بلکه حتا از وجود آن بیخبر بوده. ۸ اسفند ۱۴۰۱، جمعی از دوستان آرش جوهری با نوشتن و انتشار نامه در کارزاری در شبکههای اجتماعی برای آزادی او از زندان شرکت کردند. در این نامه آمده:
«ما از همهی آزادیخواهان و فعالین حقوق بشر میخواهیم که با سکوت خبری در مورد زندانیانی چون آرش جوهری مقابله کنند و نگذارند سرنوشت آرش و آرشهای دیگرِ زندانی در بحبوحهی مانورهای سیاسی رژیم پس از کشتار بیش از ۵۰۰ تن از مردم در جریان خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، مبنیبر عفو تعدادی از زندانیان سیاسی مورد غفلت قرار گیرد. مبارزه برای آزادی آرش جوهری و تمامی زندانیان سیاسی بخشی از خنثیکردن این مانورهای سیاسی فریبکارانه و ادامهیابی و تقویت خیزش «زن، زندگی، آزادی» است.
در ابتدای این گزارش گفته شد که آرش جوهری شاعر هم هست؛ حال، در این مجال اندک، دو شعر او را میخوانیم: «خالیست سرم / تهی از هر چیز / مرز مرگ و زیستن / امیدست در این برهوت زندگی / امید / همان که بیکلمهای / سخن میگوید / از سعادت انسانها / همانی که به یغما بردهاند سلاخانِ امید / و چشمان “تو” / سوسوی امید من است در این زندگی شبزده / عشق آتشیست در صدایات / امید انتظار چشمانات / و زندان / نبودن توست در آزادی»؛ و شعر دیگرش، نوشته در زندان رجاییشهر: «مرگ را همآغوشِ تو / عصیانگرانه میخواهم / زندگی را انجیربُن / بر دوش صخرههایِ فراوشی / جهان را میخواهم / جهان را / چنان که کودک سبزیفروش / بر آوارِ کهنهاش عشق میکارد / انسان را / ز عشق و باور / که میسازد جهان را برابر و نو».